گفتوگو با "فواد بابان" گوينده پيشكسوت كشور
گفتوگو با "فواد بابان" گوينده پيشكسوت كشور
گوينده نمي تواند اخباري كه خلاف باورهايش است را نخواند
21 سال پيش در چنين روزي قلبي از تپش ايستاد كه قلب ميليون ها نفر به عشقش مي تپيد. قلب رهبري كه اينچنين متواضعانه و با ايمان به ديار باقي مي شتابد:" با دلى آرام و قلبـى مطمئن و روحى شاد و ضميرى اميدوار به فضل خدا از خدمت خـواهران و برادران مرخص و به سـوى جايگاه ابــدى سفر مى كنـم و به دعاى خير شما احتياج مبرم دارم و از خداى رحمن و رحيـم مى خـواهـم كه عذرم را در كوتاهى خدمت و قصـور و تقصير بپذيـرد و از مـلت امـيدوارم كه عذرم را در كـوتاهى ها و قصـور و تقصيـرها بـپذيـرنـد و بـا قــدرت و تصميـم و اراده بــه پيش بروند". امام خميني سيزدهم خرداد سال 68 با آرامش از ميانمان رخت بربست ولي خبر رحلتشان زلزله اي بر پا كرد. زلزله اي كه پيش از هرجا صدا و سيما را به لرزه انداخت چرا كه گوينده ها بايد اين خبر تلخ را به اطلاع ميليونها عاشق در سراسر جهان هم مي رساندند. "فواد بابان" گوينده پيشكسوت و تواناي صدا و سيما از شرايط سخت آن روزها در واحد خبر مي گويد.
خبر رحلت حضرت امام را دقيقا چه وقتي به شما اعلام كردند؟ كمي از حس و حالي كه آن موقع بر واحد خبر حاكم بود بگوئيد.
از 10-11 شب‘گوينده ها در شرايط آماده باش قرار داشتند و اواخر شب هم رحلت امام را اطلاع دادند و گفتند كه بايد صبح اين خبر به مردم اعلام شود. هركس گوشه اي گريه مي كرد‘شرايط خيلي دلگير بود و كسي در خود توان اعلام چنين خبري را نمي ديد اما خبر تنظيم شد تا ساعت 7 خوانده شود.
شنيدن اين خبر براي گوينده ها شكه كننده بود يا با توجه به بيماري ايشان احتمال شنيدن آن را مي داديد؟
تقريبا آمادگي شنيدن چنين خبر تلخي را داشتيم چون طبق اطلاعاتي كه از پزشكان امام به دستمان رسيده بود حالشان اصلا خوب نبود و مدام در برنامه هاي خبري از مردم مي خواستيم دعا كنند. شايد بيش از اينكه شكه شده بوديم نمي خواستيم خبر را باور كنيم.
وقتي خبر را به شما دادند محدوديتي نداشتيد كه موضوع تا پيش از اعلام سراسري محرمانه باقي بماند و به نزديكانتان اطلاع ندهيد ؟
نه اينطور نبود. البته وقتي اين خبر را به ما اعلام كردند ساعتي بود كه خانواده ها خواب بودند ولي تلفن در دسترسمان بود و اگر مي خواستيم چنين اطلاعاتي به بيرون منتقل كنيم محدوديتي وجود نداشت چون به هرحال خيلي زود مردم باخبر مي شدند.
آن روز شما‘آقاي افشار ‘آقاي حياتي و گويندگان حرفه اي و تواناي ديگر هم در واحد خبر حضور داشتند چرا آقاي حياتي مسئول خواندن اين خبر شدند و شما آنرا نخوانديد؟
بچه ها كنترلشان را از دست داده بودند ولي آقاي حياتي نسبتا بهتر از ديگران خودشان را كنترل كرده بودند. براي همين اعلام خبر به ايشان واگذار شد. من وقتي گريه كنم ديگر نمي توانم حرف بزنم اما آقاي حياتي با توجه به سابقه كار نمايشنامه راديويي تنها كسي بودند كه هم مي توانستند گريه كنند هم به صحبتشان ادامه دهند. ايشان گوينده بسيار توانايي هستند و براي اعلام اين خبر بهترين گزينه بودند. ساعت 7 صبح با صدايي تاثيرگذار شروع به خواندن خبر کردند اما وقتي گفتند :"بسم الله الرحمن الرحيم. انا لله و انا اليه راجعون. روح بلند و ملکوتی پيشواي مسلمانان و رهبر آزادگان جهان حضرت امام خميني به ملكوت اعلي پيوست..." اشک از چشمانشان جاري شد ولي خواندن خبر را محکم ادامه دادند و نقطه عطفي شد در كار گويندگي.
افسوس نمي خوريد كه چرا شما آن خبر تاريخي را نخوانديد؟
واقعا نه ! اصلا در كار ما اين حساسيت ها نيست. وقتي يك خبر خوب به مردم برسانيم انگار همه اين كار را كرده ايم اگر هم خبر ناگواري باشد هم همينطور.
اگر اشتباه نكنم اخبار بامدادي سيما هم پس از رحلت حضرت امام راه اندازي شد.درست است؟
بله. بعد از رحلت امام به مدت 40 روز صبح ها برنامه بامدادي داشتيم و بعد از چهلم امام هم مسئولان تصميم گرفتند كه خبر بامدادي راه اندازي شود.
تلخ ترين و خوب ترين اخباري كه خودتان به اطلاع مردم رسانده ايد كدام بوده اند؟
خبر آزادسازي خرمشهر و شكست حصر آبادان جزو بهترين هاست. براي اعلام آنها شور و شوق عجيبي داشتم ولي موفقيت جوانانمان در المپيادها و مراحل علمي همچنين پايان جنگ تحميلي هم از اخبار خوبي بوده كه برايم ماندگار شده اند. تلخ ترين خبري كه در كارم با آن روبرو شده ام رحلت حضرت امام بوده اما اخبار تلخي كه براي اولين بار خودم اعلام كرده باشم‘ زلزله بم و سقوط هواپيماي خبرنگاران و همكارانم در مجتمع توحيد بود.
تا حالا خبري خوانده ايد كه خلاف باورهاي خودتان باشد و اصولا اعتقادي به آن نداشته باشيد يا اغراق هايي را در آن احساس كنيد؟
چنين مسائلي طبيعي است ولي نوع خبر ارتباطي به گوينده ندارد. ما مجري و انتقال دهنده خبر هستيم و نمي توانيم نوع خبري كه مي خواهيم بخوانيم را انتخاب كنيم. گوينده بايد خبري كه به دستش مي رسد را بي طرفانه و دقيق و محكم بخواند.
ولي نوع خواندن شما طوري است كه انگار به تمام اخباري كه مي خوانيد اعتقاد كامل داريد! حتي حركات ابرو و نگاه و...
گوينده وظيفه دارد بي طرف و محكم حس خبر را به شنونده منتقل كند. حركات غيركلامي مثل حركت دست و صورت هم براي انتقال اين حس بسيار مهم هستند كوچكترين حركت لب، ابرو، دست، چشم ‘ هنگام خواندن خبر بارهاي مختلفي دارند. بار مثبت، منفي، سياسي و غيره. مثلا كافي است بعد از خواندن خبري كمي مكث كنيد يا يك مقدار ابرو را بالاتر از حد معمول ببريد، اين عمل كاملا نشان مي دهد چقدر غلو و اغراق پشت خبر بوده است و مواردي ديگر. ما به عنوان گوينده وظيفه داريم‘خبري كه به دستمان رسيده را به مخاطب منتقل كنيم نه برداشت شخصي خودمان را.