دره فرحزاد پاتوق موادفروشان است

اينجا مرگ را تجارت مي كنند                                  

اين روزها دره فرحزاد در غرب تهران يادآور جنگل هاي لويزان شرق تهران است. جايي كه براي هر معتاد خمار و بي جنس مانده اي خانه اميد است و براي هر موادفروشي پاتوقي نسبتا امن. دره فرحزاد مرز منطقه 5 و 2 شهر تهران و مرز 3 كلانتري 163 ولنجك،134 شهرك قدس و 140 باغ فيض بزرگترين مركز خريد و فروش موادمخدر منطقه 2 و جايي است كه طي سالها و ماههاي گذشته بارها و بارها توسط پليس پاكسازي شده اما اين پاكسازي ها 24 ساعت هم دوام نياورده اند. اما چرا؟ پاسخ به اين سوال را هركس به ظن خود براي ديگري نقل مي كند،برخي از دست هاي پشت پرده سخن مي گويند،عده اي انگشت اتهام را به سمت پليس مي گيرند و عده اي هم موادفروشان منطقه را افرادي زيرك مي خوانند اما كساني كه در خط مقدم مبارزه با اين موادفروشان هستند چيز ديگري مي گويند.                                                         

و موادفروش شدند                        

يش از اينكه به پاسخ اين چرا بپردازيم ، بد نيست كمي موادفروشان دره فرحزاد را بشناسيم و ببينيم اصلا چطور شد كه تصميم به موادفروشي گرفتند.كسي تاريخچه درستي از اينكه چطور اولين موادفروشان اين محل را براي فروش مواد انتخاب كردند ندارد اما درباره اينكه طي چند سال چطور بر تعداد آنها افزوده شد خبرهايي در دست هست.در پرس و جوهاي به قولي نامحسوس و گپ هاي دوستانه اي كه با معتادان مشتري اين دره زديم و صحبت با ماموران مبارزه با مواد مخدرچنين با خبرشديم كه اغلب موادفروشان اينجا ، مهاجراني از غرب كشور هستند و با دعوت دوستان و بستگانشان به موادفروشي رو آورده اند.به اين شكل كه  بزرگترها و با سابقه ترهايشان  كه سالها پيش به تهران مهاجرت ومواد فروشي را آغاز كرده اند و پولهاي هنگفتي هم به جيب زده اند و البته برخورد قانوني جدي و قاطعانه اي هم نديده اند، برادر، دوست، فاميل را دعوت به اين كاركرده اند تا هم آنها به نان و نونايي برسند هم اينكه يكديگر را پشتيباني كنند. به اين ترتيب هر يك دور خود افرادي را جمع كرده اند و با تشكيل باندهايي كوچك فعاليتشان را گسترش داده اند. طبق اطلاعاتي كه به دستمان رسيده موادفروشان دره فرحزاد، تا 5-6 سال پيش فقط فروشنده بوده اند و خودشان به هيچ ماده اي اعتياد نداشته اند اما اين روزها اغلب موادفروشاني كه دستگير مي شوند خودشان هم مصرف كننده شده اند و عملا ديگرپولي نمي توانند پس از انداز كنند و از صبح تا شب بايد بدوند و مواد رد و بدل كنند تا بتوانند پول مصرف موادخودشان را درآورند و جيب بالا دستي ها را پر كنند.                                  

عدم همكاري دستگاههاي ذيربط                   

ولي چرا هراز گاهي سايت هاي خبري و روزنامه ها و تلويزيون اعلام مي كنند كه دره فرحزاد پاكسازي شده و 24 ساعت بعد دوباره در اختيار موادفروشان قرار مي گيرد؟ سرهنگ مصطفي جليلي  رييس كلانتري 163 ولنجك كه ازسالها پيش درگير پاكسازي بخش شمالي اين محل است دنج بودن دره فرحزاد و وجود راههاي فرار را يكي از اين عوامل مي داند و مي گويد:"علاوه بر دنج و دور از چشم بودن اين محل، دره فرحزاد مرز 3 كلانتري و در واقع دورترين نقطه به هر يك از كلانتري هااست، به اين ترتيب خرده فروشان آنجا را محلي دور از چشم پليس مي دانند، هر وقت در اين محل طرح پاكسازي اجرا مي كنيم، برخي از موادفروشان كه  موفق به فرار مي شوند، پس از اتمام عمليات مجددا در اين محل كارشان را از سر مي گيرند، آنهايي كه دستگير مي شوند هم پس از مدت كوتاهي مجددا آزاد و در همين محل شروع به خريد و فروش مواد مخدر مي كنند". سرهنگ جليلي خاطرنشان مي كند:" ما تمام تلاشمان را براي ناامن كردن اين محل انجام مي دهيم اما اين موفقيت ها مقطعي است چون همه گمان مي كنند فقط پليس در بحث مبارزه با موادمخدر مسؤوليت دارد و دستگاههاي مرتبط با بحث اعتياد همكاري لازم را ندارند".                                                            

ناكارآمدي مجازات ها                                                                      

رييس كلانتري ولنجك در سخنانش اشاره كوچكي به آزادي زودهنگام موادفروشان و ناكارآمدي مجازت ها مي كند وسرهنگ عليرضا شجاعي پور رييس كلانتري 140 باغ فيض در اين مورد توضيحات بيشتري مي دهد. سرهنگ شجاعي پورمي گويد:"هرچند وقت يكبار به طور مستقل يا هماهنگ با كلانتري هاي شهرك قدس و ولنجك طرح پاكسازي اين محل را اجرا مي كنيم اما موادفروشان كه با خلاء هاي قانوني هم آشنا هستند پس از احساس خطر و پيش از دستگيري، مواد را از خود دور مي كنند تا با جنس دستگير نشوند، به اين ترتيب خيلي راحت آزاد مي شوند چون قاضي براساس موادي كه كشف مي شود حكم صادر مي كند و اگر هم موادي از آنها به دست آيد  پس از تحمل چند روز حبس و پرداخت جريمه آزاد مي شوند و مجددا در همين محل پاتوق مي كنند".وي با ابراز تاسف از اين مسئله، بر نقش مهم دستگاههاي ديگر هم اشاره مي كند و با اين توضيح كه پليس درخط مقدم اين مبارزه قرار دارد، وظايف قانوني دستگاههاي ديگر را يادآور مي شود و ادامه مي دهد:" براي رسيدن به نتيجه مطلوب بايد همه دستگاههاي مرتبط با پيشگيري، درمان ،آموزش و مجازات به طور جدي وارد عمل شوند، اگر دستگاه قضايي برخورد جدي تري با موادفروشان داشته باشد تا متهم بداند كه موادفروشي برايش به صرفه نيست، بلافاصله پس از آزادي براي موادفروشي به اين محل برنمي گردد." رييس كلانتري باغ فيض به نقش شهرداري در بهبود وضعيت دره فرحزاد هم اشاره مي كند و مي گويد:"با توجه به اينكه دنج بودن اين محل يكي از عوامل پاتوق موادفروشان است، ايجاد يك فضاي گردشگري مناسب براي مردم ،مي تواند اين محل را از دنجي خارج كند."                                                                       

خلاء قانوني                                                                                                                  "فرخزاد جهاني" داديار اظهارنظر دادسراي سعادت آباد كه معتقد است بايد تدبيري اتخاذ شود كه معتادان پس از دستگيري به مراكز درماني منتقل شوند و پس از درمان فيزيكي هم بحث روان درماني آنها ادامه پيدا كند، قانون مبارزه با قاچاقچي را نيازمند بازنگري و اصلاح مي داند و مي گويد:"هيچ قاضي دوست ندارد موادفروشي را آزاد كند اما ابزار قاضي هم قانون است،  طبق قانون فعلي هر موادفروشي متناسب با موادي كه از او كشف مي شود مجازات خواهد شد، اگر موادفروشي بدون مواد دستگير شود قانون نمي توان او را مجازات كند و حتي گزارش پليس هم تاثيري در موضوع نخواهد داشت."جهاني ادامه مي دهد:"اگردر برخورد با موادفروشان هم مانند جرايم اخلال در نظم و شرارت ،شواهد و گزارش پليس و اطمينان قاضي از مجرم بودن متهم براي رسيدگي به جرم كافي باشد و موادفروش، بدون كشف مواد هم تا حدي مجازات شود و مجازات فروشندگان هم تشديد شود، ديگر شاهد اين همه خرده فروش در سطح شهر نخواهيم بود.  

حرف آخر                                                                                                                             

نگاهي اجمالي بر سخنان مسؤولان درگيربا بحث مبارزه با موادمخدر و دره فرحزاد نشان از آن دارد كه اگر مي خواهيم بجاي شنيدن اخبار متعدد پاكسازي هاي 24 ساعته اين محل يك بار خبر پاكسازي پايدار را بشنويم  و روز به روز بر تعداد فروشندگان و مصرف كنندگان اين دره و مكانهاي مشابه افزوده نشود،بايد علاوه بر بازنگري قانون، هر يك، وظايفي كه قانون بر دوشمان گذاشته را بدانيم و با تمام توان آنرا اجرا كنيم. آيا آموزش و پرورش منطقه به اقداماتي كه قانون صراحتا براي پيشگيري از آسيب ها به عهده آن گذاشته و بحث آموزش مهارت هاي زندگي دانش آموزان مي پردازد؟  دستگاههاي تبليغاتي و رسانه ها با اطلاع رساني مناسب ،خطرات و تهديدهاي پيش روي جوانان را گوشزد مي كنند؟ دستگاههاي درماني مانند بهزيستي منطقه نقش خود را در درمان معتادان به خوبي ايفا كرده است؟ دستگاه قضايي دربرخورد با موادفروشان قاطعانه عمل مي كند؟از تشكل هاي مردمي در مباحث مرتبط با اين موضوع حمايت مي كنيم ؟ تا كنون به اين فكر كرده ايم كه هريك از ما براي مبارزه با مواد مخدر چه نقشي مي توانيم ايفا كنيم و آيا اين معضل دغدغه فكريمان هست؟ حرف آخر اينكه اگر پاسخ به اين سوالات را جدي نگيريم و بي دغدغه از كنار معضل اعتياد بگذريم  شايد در آينده اي نه چندان دور عزيزانمان را درمكانهايي همچون دره فرحزاد ببينيم.

 

 

گزارشي از وضعيت دبستان شهيد عارف نسب

 مدرسه اي كانتينري در شمال پايتخت

چند روز پيش وزير آموزش و پرورش در جلسه معارفه معاون عمراني جديدش حرفي زد كه شد بحث داغ و جنجالي برخي از رسانه ها. علي احمدي در اين جلسه اعلام كرد،  در منطقه 2 پايتخت مدرسه اي وجود دارد كه از مدارس كپري هم‌ وضعيتش بدتر است. در پي اعلام اين موضوع  كه كمي هم عجيب به نظر مي رسيد خبرنگاران رد اين مدرسه را در حاشيه منطقه 2 پيدا كردند و پس از بررسي هايي، اقدامات آموزش و پرورش براي بهبود وضعيت آنرا پي گير شدند. رئيس سازمان نوسازي، توسعه و تجهيز مدارس كشورهم در خصوص وضعيت دبستان كانكسي "عارف نسب" اظهار داشت كه سريعاً براي حل مشكلات اين دبستان اقدام خواهد كرد و تيمي براي بررسي موضوع به محل اعزام خواهند شد. در نهايت اينكه ادعاي صحيح يا ناصحيح آقاي وزير و وعده شدني يا نشدني معاون نوسازي او، برخي از رسانه ها را هم تحت تاثير قرار داد و مطالبي را درخصوص وضعيت اين مدرسه عنوان كردند كه هر خواننده اي در ذهنش چنين نقش مي بست: " دهها دانش آموز دختر و پسر دبستاني  با لباس هاي ژوليده  و چهره اي كثيف و آشفته، در محيطي نا امن مشغول تحصيل هستند و به سختي روزگار مي گذرانند". به عنوان نمونه، يكي از خبرگزاري ها به نقل از عضو انجمن اولياء و مربيان اين مدرسه اعلام كرده بود:" در خانه برخي دانش‌آموزان آب و مواد شوينده وجود ندارد و با سر و وضعي نامناسب و كثيف به مدرسه مي‌آيند. الان دانش‌آموزان افغاني كه در پايه سوم دبستان درس مي‌خوانند 13، 14 ساله هستند، يعني بزرگتر از سن اين پايه، كه آن هم در يك كلاس مختلط ببينيد چه مي‌شود، دو سال پيش هم يكي از كلاس‌هاي اين دبستان آتش گرفت كه عدم امنيت براي دانش‌آموزان اين مدرسه را نشان مي‌دهد." با مشاهده اين اخبار روي تلكس هاي خبري، گزارشي از اين مدرسه تهيه كرديم كه البته خبراز وضعيت نامناسب و غيراستاندارد فيزيكي دبستان عارف نسب دارد اما نه آنقدر كه ادعا كنيم؛ اين مدرسه بدتر از مدارس كپرنشين است.

وضعيت مدرسه                                                                                   

در پي اين ادعاها و اخبار، پرسان پرسان مدرسه عارف نسب را پيدا مي كنم ، مدرسه اي در حاشيه منطقه 2و حريم رودخانه محله اسلام آباد. مدرسه عارف نسب از نماي بيرون تقريبا چيزي شبيه بسياري از مدارس قديمي تهران است، ولي داخل آن با مدارس ديگر تهران تفاوت فاحشي دارد. كلاس هاي درس و دفاتر اداري ،آزمايشگاه و اتاق سرايداري، آجري و سيماني نيست بلكه اين مدرسه در  12كانتير فلزي شكل گرفته و دكه كوچك 2-3 متري هم با كمي بيسكويت و تنقلات حكم بوفه آن را ايفا مي كند. كانتينري كه پيش دبستاني ها در آن مستقر شده اند با نقاشي و رنگ آميزي جدا و بر سر هر كانتينر اسم آن كلاس با كاغذي كوچك نوشته شده. در گوشه حياط  وسايل ورزشي همچون سبد بسكتبال و دروازه هاي بدون تور فوتبال هم خسته و آشفته با تورهاي پاره قرار گرفته اند و وجود يك سرويس بهداشتي در كنار در ورودي نشان از آن مي دهد كه دختر و پسرها  به طور مشترك از آن استفاده مي كنند. پيش از اينكه وارد دفتر مدرسه شوم زنگ تفريح نواخته مي شود و دهها كودك دختر و پسر پر هيجان وارد حياط مي شوند، كودكاني كه ريشه در شهرها و روستاهاي دور افتاده و حتي كشور افغانستان دارند. با توجه به مطالبي كه در برخي رسانه ها منتشرشده بود گمان مي كردم بايد در ميان آنها به دنبال پسران 13- 14 ساله افاغنه بگردم كه با دختران كم سن و سال همكلاسي باشند اما تنها 2 دختر با اين سن و سال مي بينم و ظاهرا كسي هم به خاطر نداشتن آب و صابون در منزلش سر و صورتي كثيف و آلوده ندارد.البته اين دانش آموزان از نظر وضعيت ظاهري، با دانش آموزان مدارس شهرك غرب و سعادت آباد تفاوت دارند و اصولا با فرهنگي متفاوت و به نوعي روستايي در حاشيه منطقه 2 روزگار مي گذرانند، اما روپوش هاي يك رنگ و يك شكل آنها سبب شده كه كسي ظاهري آشفته نداشته باشد .

مدير مدرسه:اينجا امن است                                                                            

س از دقايقي بار ديگر زنگ نواخته مي شود ، بچه ها صف مي كشند و سركلاس مي روند، من هم وارد دفتر مدرسه مي شوم تا بيشتر از وضعيت دانش آموزان باخبر شوم."زهرابيرامي" مديردبستان عارف نسب كه پس از سخنراني آقاي وزير روزهاي سختي را گذرانده و مدام بايد به خبرنگاران مي گفته كه براي گزارش با حراست هماهنگ كنيد و وضعيت آن قدركه گفته شده هم حاد نيست و ...پيش از هرچيز ازوضعيت نامناسب سواد و تحصيلي والدين اين دانش آموزان سخن مي گويد كه مسؤوليت مربيان مدرسه را دوچندان كرده است.او با اعلام اينكه دانش آموزان پسر اين مدرسه نهايتا 9 ساله هستند و فقط 2 دختر 13-14 ساله در مدرسه تحصيل مي كنند مي گويد:" 5 كلاس اول تا سوم و يك پيش دبستاني داريم ،10 دختر و 10 پسر پيش دبستاني هستند ،در مقطع اول و دوم ابتدايي ،كلاس دختر و پسرها از هم جدا است. در كلاس اول پسرها 19 نفر و در كلاس دخترها 14 دانش آموز حضور دارند، 15 دانش آموز دومي پسر و 20 دختر دومي داريم اما در مقطع تحصيلي سوم دبستان 12 دختر و 8 پسر به صورت مختلط تحصيل مي كنند". "بيرامي" با اعلام اينكه سالهاي گذشته تمامي كلاسها مختلط بوده و با برنامه ريزي هايي كه انجام شده از ابتداي سال تحصيلي 87-88 اين جداسازي انجام شده ادامه مي دهد:"از ابتداي سال اين جداسازي انجام شد اما با توجه به تعداد كم دانش آموزان در مقطع سوم دبستان و كمبود فضا، بناچار كلاس سوم مختلط برگزار مي شود".او استفاده دانش آموزان دختر و پسر از سرويس بهداشتي مشترك را ناخوشايند مي داند اما مي گويد كه با توجه به شرايط موجود چاره اي جز اين نيست و تنها سرايدار مدرسه تردد دانش آموزان در سرويس بهداشتي را كنترل مي كند. وي وقتي از نظر عضو انجمن اوليا و مربيان اين مدرسه كه به يكي از خبرگزاري ها گفته بود 2 سال پيش بخاري اين مدرسه آتش گرفته و امنيت دانش آموزان در اين مدرسه با خطر مواجه است مطلع مي شود سرش را به نشان تعجب تكان مي دهد ومي گويد:"اين موضوع 2 سال پيش اتفاق افتاد و هم اكنون تمام كلاسها به رادياتور مجهزشده اند ،به عقيده من هيچ خطري دانش آموزان اين مدرسه را تهديد نمي كند."        

چرا كانتينر؟                                                                                                                 

 اما چرا در اين فضا، كلاس هاي درس احداث نمي شود و از كانتينر استفاده مي شود؟ مدير مدرسه عارف نسب در پاسخ به اين سؤوال همان پاسخي را مي دهد كه رييس آموزش و پرورش و شهرداري منطقه طي سالهاي گذشته هم به آن اشاره كرده بودند، يعني غيرقانوني بودن ساخت و ساز در حريم رودخانه و اينكه اصولا ساختمانهاي اين محله فاقد سند و مجوز هستند.بيرامي با اعلام اينكه آموزش حق اين بچه ها هست ادامه مي دهد:" زماني اين محله شكل گرفته و افرادي از گوشه و كنار شهرها و روستاهاي دورافتاده در اينجا ساكن شده اند و به هر ترتيب خانه هايي هم احداث كرده اند ولي از آنجا كه آموزش به فرزندان آنها را ضروري و حق آنها مي دانيم ،  ما با كادر آموزشي مجرب و افرادي كه هر يك بيش از 20 سال تجربه فعاليت در آموزش و پرورش را دارند، به جاي تدريس در مدارس مجهز شهرك غرب و سعادت آباد به اينجا آمده ايم تا باري از دوش ساكنان اين محله برداريم  و اين جاي تقدير دارد نه انتقاد و ايرادگيري." البته بيرامي ازاقداماتي كه قرار است براي بهبود وضعيت دانش آموزان اين مدرسه انجام شود هم خبر مي دهد و مي گويد:"اگرچه اجازه ساخت مدرسه را نداريم اما تصميم داريم كانتينرهاي آنرا افزايش دهيم تا براي اتاق تربيتي ، اتاق ورزش و بهداشت از آن استفاده كنيم، شهردار اين ناحيه در بازديدي كه از مدرسه داشتند قول تامين برخي امكانات همچنين ميز و نيمكت و افزايش كانتينرها را داده اند همچنين با توجه به فرا رسيدن فصل سرما براي عايق بندي سقف كلاس ها و پوشاندن شيرهاي آب و جلوگيري از يخ زدگي قول همكاري داده اند."                                           

آقاي وزير بي خبر بوده                                                                                

پس از اين توضيحات، با دعوت مدير مدرسه از كلاس هاي درس بازديد كرديم و اگرچه وضعيت اين مدرسه از نظر فيزيكي به هيچ وجه مناسب نيست و دهها كودك در شرايطي نامناسب درس مي خوانند و براي فراهم كردن شرايط مناسب بايد تدبيري جدي شود اما از شواهد چنين بر ميايد ، آقاي وزير يا اطلاع درستي از وضعيت اين مدرسه نداشته اند كه آنرا بدتر از كپري ها دانسته يا اطلاع مناسبي از وضعيت بد مدارس كپري نداشته كه چنين مطلبي را عنوان كرده است.

مشكل بي پولي                                                                                

 رييس آموزش و پرورش منطقه 2 با اعلام اينكه وضعيت مدرسه عارف نسب خيلي از مدارس كپري بهتر است اعلام كرد كه حريم رودخانه اجازه ساخت و ساز كلاس در محوطه اين مدرسه را نمي دهد و آموزش و پرورش هم پول ندارد براي دانش آموزان در جاي ديگري مدرسه بسازد.                                           وي  در خصوص ادعاي وزير آموزش و پرورش كه وضعيت مدرسه عارف نسب را از مدارس كپري هم بدتر خوانده بود به خبرنگار ما مي گويد:"من هم 2 سال پيش وقتي تازه از وجود اين مدرسه مطلع شدم فكر مي كردم وضعيت آن بدتر از كپري ها است اما پس از بازديدها و بررسي هاي بيشتر متوجه شدم كه شرايط اين مدرسه آنقدر هم بدنيست." "غلامحسين آزادي"در پاسخ به اين سوال كه چرا تاكنون اقدامي براي احداث بنا در فضاي آن صورت نگرفته اظهار مي دارد:"اين مدرسه در حريم رودخانه است، ساختمانهايي كه اطراف رودخانه  بنا شده اند هم فاقد سند هستند، ما هم تلاش زيادي كرديم تا ساختماني براي اين مدرسه احداث كنيم اما شهرداري هم طبق قانون اجازه اين كار را نمي دهد". وي با اين توضيح كه كمي دورتر از اين مدرسه، دبستان ايران طلب قرار دارد و مدرسه خوبي هم هست خاطرنشان مي كند:" چون مسير تردد آن براي دانش آموزان دبستاني سخت است خانواده ها اصرار دارند كه فرزندانشان در مدرسه عارف نسب تحصيل كنند اما پس از آن كه بچه ها بزرگتر مي شوند به راحتي به مدارس ديگر مي روند." او درباره قانوني يا غيرقانوني بودن كلاس هاي مختلط هم مي گويد:"مختلط بودن مدارس روستايي هيچ ايرادي ندارد و با توجه به بافت روستايي محل، اين مدرسه هم از قانون مدارس روستايي پيروي مي كند .""آزادي" با اين توضيح  كه دبستان عارف نسب از نظر كادر و برنامه هاي آموزشي در شرايط خوبي قرار دارد و برنامه هاي آموزشي آن مانند ديگر مدارس تهران است ادامه مي دهد:"آموزش و پرورش در جايي دارد به مردم آن خدمات آموزشي مي دهد كه از نظر قانوني مجوزي براي استقرار در آنجا ندارند اما ما بهترين مربيان و معلمان را در آن محل مستقر كرده ايم تا بچه ها در اين منطقه از آموزش محروم نمانند."رييس آموزش و پرورش منطقه با اعلام اينكه تمام تلاش هاي صورت گرفته براي احداث اين مدرسه  به دليل قرار گرفتن آن درحريم رودخانه تاكنون بي نتيجه مانده است اظهار مي دارد :"اگر بخواهيم در فضاي ديگري هم براي اين دانش آموزان مدرسه احداث كنيم بايد چند ساختمان را خريداري كنيم و تامين اين اعتبار براي آموزش و پرورش كار دشواري است".     

تنها راه حل                                                                                                  

با توجه به ممنوعيت احداث بنا در حريم رودخانه و از سوي ديگر وضعيت نابسامان اين مدرسه به نظر مي رسد، آموزش و پرورش بايد به فكر احداث مدرسه اي در فضايي ديگر و البته نزديك به اين محل باشد تا دانش آموزان در شرايط بهتري بتوانند ادامه تحصيل دهند، بدون اينكه به حاشيه نشيني و ساخت و ساز بي رويه در شهر رونق دهيم.

ترافیک تهران حل شدنی است

ترافيك تهران در گره بازي هاي سياسي

بسيار مي بينيم كه برخي از رسانه های دولتی ميانه خوبي با شهردار تهران ندارند و به هر شكلي مي خواهند چالشي درست كنند و به نوعي تلاش ها و موفقيت هاي چشمگير شهرداري طي 2-3 سال اخير را زير سوال ببرند اما حقيقت اين است كه هر چقدر هم فعاليت هاي شهرداري را سانسور كنند و موفقيت هاي بزرگ قاليباف را كوچك جلوه دهند و براي پيشبرد اهدافش مثل همين بحث توسعه مترو سنگ جلوي پايش بياندازند ، مردم ما بخصوص آنهايي كه در تهران شاهد تغيير و تحولات هستند به خوبي مي دانند كه پشت پرده اين سانسورها چه خبر است.

چند روز پيش كه قاليباف براي افتتاح پروژه اي به يكي از نقاط شهر رفته بود ، خبرنگاري كه هر چند وقت يك بار با دوربين تصوير برداري و ميكروفن دنبال گرفتن سوژه سراغ قاليباف ميايد باز هم سوال تكراري ترافيك را پرسيد كه  آقا چرا براي ترافيك كاري نمي كنيد؟..اين سوال تكراري را بارها شهردار تهران پاسخ داده و باز هم گفت:"اين سوال را بارها پاسخ داده ام ،مشكل ترافيك تهران قابل حل است و اگر حل نشدني باشد به معني مديريت نادرست است."

وي ادامه داد:" همانطور كه 3 ماه پيش هم اعلام كردم ، اگر براساس طرحي كه ما داريم براي حل مشكل ترافيك اقدام و همكاري هاي لازم انجام شود ،در يك دوره 4 ساله ترافيك تهران به وضعيت قابل قبولي خواهد رسيد،البته ما داوطلب اين كار نيستيم اما اگر كسي گفت مشكل ترافيك قابل حل نيست و نمي توان كاري كرد ما حاضريم اين كار را به عهده گيريم ،كار را به طور كامل به ما واگذار كنند و ما هم متعهد مي شويم كه در يك دوره 4 ساله ترافيك تهران را به وضعيت قابل قبولي برسانيم."

به نظر مي رسد منظور قاليباف اين بود كه اگر همه دستگاهها با ما همكاري كنند و برخي مثل آقاي  فلانی كه سر  طرح توسعه مترو هزار داستان درست كرد و سنگ انداخت جلوی پای شهرداری ، كاري به هيچ چيز نداشته باشند و مردم را بخاطر بازي هاي سياسي گرفتار اين همه ترافيك نكنند ،اين كار شدني است. هرچند كه هنوز شاهد بحث مديريت واحد شهري در تهران نيستيم اما بد نيست كه آقايان اين مسؤوليت سنگين را به قاليباف بدهند و بنشينند و ببينند كه 4 سال ديگه اين اتفاق مي افتد يا خیر!  مشكل ترافيك حل شدني است البته اگر همه به مردم فكر كنند نه به تخت قدرت و بازي هاي سياسي.

 

دفاتر خدمات الکترونیک شهر

پس از پليس +10؛ دفاتر خدمات الكترونيك شهر

محمدباقر قاليباف كه طی مدیریت نیروی انتظامی دفاتر خدمات الكترونيك پليس +10 را راه اندازي كرد و گام بلندي در راستاي خدمات رساني مناسب به شهروندان برداشت اكنون گام مشابهي را هم در شهرداري برداشته. او از مدتها پيش بر لزوم ايجاد دفاتر الكترونيك شهر تاكيد داشت تا اينكه بالاخره پي گيرها و برخورد قاطعانه وي مسوولان ذيربط منجر به آن شد كه بالاخره در هر منطقه اي از شهر تهران چند دفتر خدمات الكترونيك شهر راه اندازي شود و در اختيار بخش خصوصي قرار گيرد تا ديگر هيچ شهروندي مجبود نباشد براي امور ساخت و سلز و اخذ پروانه بارها و بارها پله هاي شهرداري را بالا و پايين برود.

قاليباف در بازديد از دفترخدمات الكترونيك كد 0204 منطقه 2 علاوه بر گفتگو با مردمي كه براي اخذ پروانه ساخت به اين محل مراجعه كرده بودند روند فعاليت كار را از شهردار منطقه هم جويا شد و درحاشيه اين بازديد به خبرنگاران گفت:" از ساليان گذشته بحث صدور پروانه بيشترين نارضايتي ها را در شهرداري داشت و صدور پروانه چيزي حدود 290 روز زمان مي برد اما با ايجاد دفاتر خدمات الكترونيك شهر كه نتيجه 30 ماه تلاش همكارانم در شهرداري بوده اكنون اين اقدام به سرعت دقت و صحت انجام مي شود."

قاليباف از ايجاد دفاتر خدمات الكترونيك شهر به عنوان يك تحول اساسي نام برد و با اشاره به اينكه هم اكنون 70 دفتر خدمات الكترونيك در تهران راه اندازي شده و براساس تقاضاي مردم گسترش هم پيدا خواهد كرد ادامه داد:"طي سالهاي اخير كارهاي بزرگ عمراني انجام شد اما بحث دفاتر الكترونيك سرلوحه تمام فعاليت هاي است كه انجام شده ".

اتمام حجت قالیباف

 

قاليباف با شهرداران نواحي اتمام حجت كرد

طي 2-3 سال اخير كه سكان هدايت شهر و شهرداري تهران را محمدباقر قاليباف در دست گرفته شاهد بوده ايم كه كلانشهر تهران به شكلي كاملا محسوس متحول شده و حتي تعداد برخي از پروژه هاي اجرا شده براي آباداني شهر برابري مي كند با پروژه هايي كه طي 10 – 20 سال گذشته در تهران به بهره برداري رسيده بود.مديريت علمي قاليباف نه تنها در بحث برون سازماني بلكه در بحث درون سازماني هم تحولاتي ايجاد كرده كه مروري بر خاطرات سالهاي گذشته اين تحولات را به خوبي يادآوري خواهدكرد.ظهر چهارشنبه محمدباقرقاليباف شهردار تهران كه در شهرداري منطقه 2 حاضر شده بود پيش از اينكه جلسه نظارت دوره اي را برگزار كند در سالن آمفي تاتر شهرداري نشستي با كاركنان منطقه داشت و برخي از اقداماتي كه طي اين مدت در درون سازمان و براي رفاه كاركنان شهرداري انجام شده را تشريح كرد.

رفاه كاركنان شهرداري                                                                                  

 شهردار تهران كه سخنان خود را با خسته نباشيد به كاركنان آغاز كرد پس از مقدمه چيني كوتاهي اينچنين سخن گفت:" 20 ماه پيش در جمع كاركنان محترم شهرداري عرض كردم ، بايد به جايي برسيم كه فرزندانمان با افتخار در مدارس و محافل مختلف بگويند كه والدينشان شاغل درشهرداري هستند و اين زماني محقق مي شود كه جامعه ذهنيت مثبتي نسبت به شهرداري داشته باشند مهمترين دغدغه ما اين است كه با يك سازمان انساني داشته باشيم نه يك انسان سازماني ،اگر مي خواهيم شهر را بسازيم و اگر مي خواهيم درست پاسخگوي مردم باشيم بايد اول به محيط شهرداري توجه داشته باشيم. من نسبت به سهم خودم دغدغه منزلت اجتماعي و امنيت شغلي كاركنان شهرداري را داشته ام."شهردار تهران خاطرنشان كرد :"من عدالت را رعايت خواهم كرد و شما هم قناعت را رعايت كنيد چون غير از اين به مقصد نخواهيم رسيد ، عزيزان اگر روزي برمن بگذرد و من دغدغه معيشت شما را نداشته باشم مرا در قيامت حلال نكنيد، من مكلفم اين دغدغه را داشته باشم و تمام تلاشم را مي كنم ،البته حتما همه مشكل را نمي توانيم حل كنيم اما حتما تاييد مي كنيد كه نسبت به 3 سال گذشته شرايط بسيار بهتر و قابل دفاع شده است". محمدباقرقاليباف در ادامه به گوشه اي از اقداماتي كه در راستاي رفاه كاركنان انجام شده است اشاره كرد و گفت:" در حوزه اعطاء وام به كاركنان اقدامات قابل قبولي انجام شده و امروز كمتر كسي را مي توان پيدا كرد كه تقاضاي وام قرض الحسنه يا وام مسكن كرده باشد و دريافت نكرده باشد." البته قاليباف دادن وام را يك مسكن دانست و با اين توضيح كه بايد براي كاركنان توليد كننده ثروت باشيم خاطرنشان كرد كه صندوق ذخيره كاركنان كه در شوراي شهر هم با آن موافقت شده مي تواند يكي از مراكز توليد ثروت باشد .   

دغدغه درون سازماني قاليباف                                                                         

وي بحث مسكن كاركنان را گام مهم ديگري دانست كه با جديت دنبال مي شود و با اعلام اينكه طي اين مدت 5 هزار مسكن براي كاركنان آماده شده گفت:" در بررسي ها متوجه شده ام كه در بحث مسكن برخي مناطق مانند  منطقه 2 هيچ سهمي نداشته اند و درجايي ديگر برخي افراد 2 تا 3 بار از امتياز مسكن استفاده كرده اند،اين قطعا حرام است و كسي از مجموعه شهرداري حق ندارد بيش از يك بار از اين امكان استفاده كند و بايد عدالت رعايت شود، مگر اينكه خداي ناكرده كسي براي درمان بيماري يا مشكلات حياتي ، زندگي اش را از دست داده باشد و در اين صورت ما بايد دست او را بگيريم تا بار ديگر از جا بلند شود." شهردار تهران ايجاد بانك شهرداري را هم  گام بلند ديگري دانست و ادامه داد:"از 15 سال پيش براي ايجاد اين بانك اقداماتي شد و به نتيجه نرسيد ولي به لطف خدا با تمام كارشكني ها و تمام سنگ اندازي ها و چالش هايي كه ايجاد كردند تا اين بانك شكل نگيرد اما به لطف و خواست خدا اين كار انجام شد و 33 هزار سهم هم به كاركنان واگذار شد". قاليباف خاطرنشان كرد:" اطمينان مي دهم كه به عنوان خدمتگزار شما در شهرداري دغدغه شما را در حوزه زندگي و معيشت دارم و اگر ما با اخلاص و بي منت كارها را ادامه دهيم و كرامت انساني را رعايت كنيم كار را با سرعت بيشتري پيش مي بريم." وي با اين توضيح كه بين مسائل درون سازماني و برون سازماني يك ارتباط معني داري وجود دارد خاطرنشان كرد:" هر چقدر گره از كار مردم باز كنيم به همين ميزان خدا هم بار از دوش ما برمي دارد و ترديد نكنيم  هرچقدر به مردم كم لطفي كنيم قاعده و سنت الهي اين گونه است كه با ما بي احترامي مي كنند، رابطه خودمان را با خدا درست كنيم تا خدا رابطه ما با خلق را درست كند." قاليباف روند سلامت در شهرداري را رو به بهبود خواند و با اشاره به اينكه بايد اين روند سريع تر انجام شود يادآور شد كه مال حرام شايد در كوتاه مدت رفاه بدهد اما در دراز مدت كسي را به جايي نمي رساند،و نتيجه عكس مي شود".                                      

و ...هشدار به كاركنان                                                                                    

در ادامه اين نشست قاليباف با شهرداران نواحي هم اتمام حجت كرد و گفت:"در نواحي آدمهاي پشت ميز نشسته نمي خواهيم ، پس از 2 ماه از استقرار شهردار هر ناحيه بايد به نحوي عمل كرده باشد  كه ما در هر خانه اي را كه زديم و نام شهردار ناحيه را سوال كرديم او را بشناسند و اگر چنين نشود هيچ توجيهي پذيرفته نيست ." همچنين با توجه به نزديك شدن فصل سرما و زمستان متذكر شد:"سال گذشته با تمام تلاشهايي كه شد ضعف هايي هم وجو داشت ولي امسال نبايد هيچ يك از ضعف هاي سال گذشته مشاهده شودَ، بايد مردم را هم در اين بحث مشاركت دهيد ،كيسه هاي شن و ماسه را به حد وفور و به حد نياز در معابر در اختيارشان قرار دهيد." شهردار تهران در پايان به كاركنان شهرداري گفت:"تاكيد مي كنم كه ما در شهرداري در حال يك تحول اساسي در حوزه ساختار شهرداري هستيم، رويكرد در حال تغيير است و اين احتياج به همراهي و كار دارد و اين تغييرات غيرقابل برگشت است". وي با اعلام اينكه درسرما و بارش شديد برف سال گذشته  شهرداري تلاش كرد تا حتي يك بي خانمان هم در شهر با مشكل روبرو نشود ادامه داد:" اميدوارم روزي برسد كه اصلا در كشور كارتن خوابي وجود نداشته باشد اما تا زماني كه اين مشكل وجود دارد ما وظيفه خود مي دانيم كه به عنوان شهرداري آنها را اسكان دهيم."