دره فرحزاد پاتوق موادفروشان است
اينجا مرگ را تجارت مي كنند
اين روزها دره فرحزاد در غرب تهران يادآور جنگل هاي لويزان شرق تهران است. جايي كه براي هر معتاد خمار و بي جنس مانده اي خانه اميد است و براي هر موادفروشي پاتوقي نسبتا امن. دره فرحزاد مرز منطقه 5 و 2 شهر تهران و مرز 3 كلانتري 163 ولنجك،134 شهرك قدس و 140 باغ فيض بزرگترين مركز خريد و فروش موادمخدر منطقه 2 و جايي است كه طي سالها و ماههاي گذشته بارها و بارها توسط پليس پاكسازي شده اما اين پاكسازي ها 24 ساعت هم دوام نياورده اند. اما چرا؟ پاسخ به اين سوال را هركس به ظن خود براي ديگري نقل مي كند،برخي از دست هاي پشت پرده سخن مي گويند،عده اي انگشت اتهام را به سمت پليس مي گيرند و عده اي هم موادفروشان منطقه را افرادي زيرك مي خوانند اما كساني كه در خط مقدم مبارزه با اين موادفروشان هستند چيز ديگري مي گويند.
و موادفروش شدند
يش از اينكه به پاسخ اين چرا بپردازيم ، بد نيست كمي موادفروشان دره فرحزاد را بشناسيم و ببينيم اصلا چطور شد كه تصميم به موادفروشي گرفتند.كسي تاريخچه درستي از اينكه چطور اولين موادفروشان اين محل را براي فروش مواد انتخاب كردند ندارد اما درباره اينكه طي چند سال چطور بر تعداد آنها افزوده شد خبرهايي در دست هست.در پرس و جوهاي به قولي نامحسوس و گپ هاي دوستانه اي كه با معتادان مشتري اين دره زديم و صحبت با ماموران مبارزه با مواد مخدرچنين با خبرشديم كه اغلب موادفروشان اينجا ، مهاجراني از غرب كشور هستند و با دعوت دوستان و بستگانشان به موادفروشي رو آورده اند.به اين شكل كه بزرگترها و با سابقه ترهايشان كه سالها پيش به تهران مهاجرت ومواد فروشي را آغاز كرده اند و پولهاي هنگفتي هم به جيب زده اند و البته برخورد قانوني جدي و قاطعانه اي هم نديده اند، برادر، دوست، فاميل را دعوت به اين كاركرده اند تا هم آنها به نان و نونايي برسند هم اينكه يكديگر را پشتيباني كنند. به اين ترتيب هر يك دور خود افرادي را جمع كرده اند و با تشكيل باندهايي كوچك فعاليتشان را گسترش داده اند. طبق اطلاعاتي كه به دستمان رسيده موادفروشان دره فرحزاد، تا 5-6 سال پيش فقط فروشنده بوده اند و خودشان به هيچ ماده اي اعتياد نداشته اند اما اين روزها اغلب موادفروشاني كه دستگير مي شوند خودشان هم مصرف كننده شده اند و عملا ديگرپولي نمي توانند پس از انداز كنند و از صبح تا شب بايد بدوند و مواد رد و بدل كنند تا بتوانند پول مصرف موادخودشان را درآورند و جيب بالا دستي ها را پر كنند.
عدم همكاري دستگاههاي ذيربط
ولي چرا هراز گاهي سايت هاي خبري و روزنامه ها و تلويزيون اعلام مي كنند كه دره فرحزاد پاكسازي شده و 24 ساعت بعد دوباره در اختيار موادفروشان قرار مي گيرد؟ سرهنگ مصطفي جليلي رييس كلانتري 163 ولنجك كه ازسالها پيش درگير پاكسازي بخش شمالي اين محل است دنج بودن دره فرحزاد و وجود راههاي فرار را يكي از اين عوامل مي داند و مي گويد:"علاوه بر دنج و دور از چشم بودن اين محل، دره فرحزاد مرز 3 كلانتري و در واقع دورترين نقطه به هر يك از كلانتري هااست، به اين ترتيب خرده فروشان آنجا را محلي دور از چشم پليس مي دانند، هر وقت در اين محل طرح پاكسازي اجرا مي كنيم، برخي از موادفروشان كه موفق به فرار مي شوند، پس از اتمام عمليات مجددا در اين محل كارشان را از سر مي گيرند، آنهايي كه دستگير مي شوند هم پس از مدت كوتاهي مجددا آزاد و در همين محل شروع به خريد و فروش مواد مخدر مي كنند". سرهنگ جليلي خاطرنشان مي كند:" ما تمام تلاشمان را براي ناامن كردن اين محل انجام مي دهيم اما اين موفقيت ها مقطعي است چون همه گمان مي كنند فقط پليس در بحث مبارزه با موادمخدر مسؤوليت دارد و دستگاههاي مرتبط با بحث اعتياد همكاري لازم را ندارند".
ناكارآمدي مجازات ها
رييس كلانتري ولنجك در سخنانش اشاره كوچكي به آزادي زودهنگام موادفروشان و ناكارآمدي مجازت ها مي كند وسرهنگ عليرضا شجاعي پور رييس كلانتري 140 باغ فيض در اين مورد توضيحات بيشتري مي دهد. سرهنگ شجاعي پورمي گويد:"هرچند وقت يكبار به طور مستقل يا هماهنگ با كلانتري هاي شهرك قدس و ولنجك طرح پاكسازي اين محل را اجرا مي كنيم اما موادفروشان كه با خلاء هاي قانوني هم آشنا هستند پس از احساس خطر و پيش از دستگيري، مواد را از خود دور مي كنند تا با جنس دستگير نشوند، به اين ترتيب خيلي راحت آزاد مي شوند چون قاضي براساس موادي كه كشف مي شود حكم صادر مي كند و اگر هم موادي از آنها به دست آيد پس از تحمل چند روز حبس و پرداخت جريمه آزاد مي شوند و مجددا در همين محل پاتوق مي كنند".وي با ابراز تاسف از اين مسئله، بر نقش مهم دستگاههاي ديگر هم اشاره مي كند و با اين توضيح كه پليس درخط مقدم اين مبارزه قرار دارد، وظايف قانوني دستگاههاي ديگر را يادآور مي شود و ادامه مي دهد:" براي رسيدن به نتيجه مطلوب بايد همه دستگاههاي مرتبط با پيشگيري، درمان ،آموزش و مجازات به طور جدي وارد عمل شوند، اگر دستگاه قضايي برخورد جدي تري با موادفروشان داشته باشد تا متهم بداند كه موادفروشي برايش به صرفه نيست، بلافاصله پس از آزادي براي موادفروشي به اين محل برنمي گردد." رييس كلانتري باغ فيض به نقش شهرداري در بهبود وضعيت دره فرحزاد هم اشاره مي كند و مي گويد:"با توجه به اينكه دنج بودن اين محل يكي از عوامل پاتوق موادفروشان است، ايجاد يك فضاي گردشگري مناسب براي مردم ،مي تواند اين محل را از دنجي خارج كند."
خلاء قانوني "فرخزاد جهاني" داديار اظهارنظر دادسراي سعادت آباد كه معتقد است بايد تدبيري اتخاذ شود كه معتادان پس از دستگيري به مراكز درماني منتقل شوند و پس از درمان فيزيكي هم بحث روان درماني آنها ادامه پيدا كند، قانون مبارزه با قاچاقچي را نيازمند بازنگري و اصلاح مي داند و مي گويد:"هيچ قاضي دوست ندارد موادفروشي را آزاد كند اما ابزار قاضي هم قانون است، طبق قانون فعلي هر موادفروشي متناسب با موادي كه از او كشف مي شود مجازات خواهد شد، اگر موادفروشي بدون مواد دستگير شود قانون نمي توان او را مجازات كند و حتي گزارش پليس هم تاثيري در موضوع نخواهد داشت."جهاني ادامه مي دهد:"اگردر برخورد با موادفروشان هم مانند جرايم اخلال در نظم و شرارت ،شواهد و گزارش پليس و اطمينان قاضي از مجرم بودن متهم براي رسيدگي به جرم كافي باشد و موادفروش، بدون كشف مواد هم تا حدي مجازات شود و مجازات فروشندگان هم تشديد شود، ديگر شاهد اين همه خرده فروش در سطح شهر نخواهيم بود.
حرف آخر
نگاهي اجمالي بر سخنان مسؤولان درگيربا بحث مبارزه با موادمخدر و دره فرحزاد نشان از آن دارد كه اگر مي خواهيم بجاي شنيدن اخبار متعدد پاكسازي هاي 24 ساعته اين محل يك بار خبر پاكسازي پايدار را بشنويم و روز به روز بر تعداد فروشندگان و مصرف كنندگان اين دره و مكانهاي مشابه افزوده نشود،بايد علاوه بر بازنگري قانون، هر يك، وظايفي كه قانون بر دوشمان گذاشته را بدانيم و با تمام توان آنرا اجرا كنيم. آيا آموزش و پرورش منطقه به اقداماتي كه قانون صراحتا براي پيشگيري از آسيب ها به عهده آن گذاشته و بحث آموزش مهارت هاي زندگي دانش آموزان مي پردازد؟ دستگاههاي تبليغاتي و رسانه ها با اطلاع رساني مناسب ،خطرات و تهديدهاي پيش روي جوانان را گوشزد مي كنند؟ دستگاههاي درماني مانند بهزيستي منطقه نقش خود را در درمان معتادان به خوبي ايفا كرده است؟ دستگاه قضايي دربرخورد با موادفروشان قاطعانه عمل مي كند؟از تشكل هاي مردمي در مباحث مرتبط با اين موضوع حمايت مي كنيم ؟ تا كنون به اين فكر كرده ايم كه هريك از ما براي مبارزه با مواد مخدر چه نقشي مي توانيم ايفا كنيم و آيا اين معضل دغدغه فكريمان هست؟ حرف آخر اينكه اگر پاسخ به اين سوالات را جدي نگيريم و بي دغدغه از كنار معضل اعتياد بگذريم شايد در آينده اي نه چندان دور عزيزانمان را درمكانهايي همچون دره فرحزاد ببينيم.



